تحولات منطقه

اهواز_ گمنام بودن نویسندگان کودک در ایران و خوانده نشدن آثارشان یکی از مشکلات در زمینه کتاب کودک است، هجوم صدها جلد کتاب ترجمه شده از کشورهای مختلف مجال دیده شدن نویسندگان خوب داخلی را نمی دهد.

مرجع ویراستاری کتاب کودک در خوزستان نداریم
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

قدس آنلاین_گروه استانها_حدیث کریمی؛ تمام کودکی اش مثل همسن، سالهای خود، در جنگ ایران و عراق گذشت و به همین جهت با دنیای کودکانه همیشه در ارتباط هست. همچنین با خواندن کتاب های متعدد برای فرزندانش و مشاهده واکنش آنها نسبت به مطالب او را به فکر نوشتن کتاب هایی متناسب با سطح فکر و احساس کودکان امروزی انداخت.

مریم پروانه متولد دی ماه ۱۳۵۵ در شهرستان اهواز و دارای مدرک کارشناسی ارشد محیط زیست است. از کودکی به کتاب و مطالعه علاقه زیادی داشت، تقریبا هیچ شبی را به خاطر ندارد که بدون کتاب خوابیده باشد. مادرش از یک سالگی برایش کتاب می خواند و هنوز آن کتاب را نگه داشته است.گفت و گوی ما را با او بخوانید:

چه شد که برای کودک نوشتید؟

 بعد از تولد فرزند اولم و با خواندن کتاب های فراوان برای او و گفتن قصه هایی از خودم که نکات تربیتی مورد نیاز را برای تربیت فرزندم داشتند به نوشتن داستان های کودک علاقه مند شدم. البته از دوران دبستان چیزهایی می نوشتم و همیشه به ادبیات علاقمند بودم.

کودک درون من همیشه زنده است. به طرز شگفت انگیزی دنیای کودکان را حس می کنم. شاید چون تمام کودکی ام مثل همه همسن و سالانم در جنگ به باد رفته بود؛ به همین دلیل با دنیای کودکانه همیشه در ارتباط هستم. همچنین تولد سه فرزند با اختلاف سنی کم و علاقه زیاد مادرانه ای که به آنها دارم و حساسیت زیادم در مورد پرورش آنها سبب شد دنیای کودکان را بهتر درک کنم و با نیازهای نسل جدید بیشتر آشنا شوم.

خواندن کتاب های متعدد برای فرزندانم و مشاهده واکنش آنها نسبت به مطالب مرا به فکر نوشتن کتاب هایی متناسب با سطح فکر و احساس کودکان امروزی انداخت. کتاب هایی ملموس مهربان و مفید که دنیای زیبای کودکان را خیال انگیز تر و لذت بخش تر کند.

اولویت آثار ادبی، برای کودک چه مباحثی است؟

 البته من صاحب نظر نیستم ولی فکر می کنم کودکان بیشتر از هر چیزی به تخیلات زیبا و امید بخش نیاز دارند. وقتی به کودکی خودم فکر می کنم به خاطر می آورم چقدر دیدن یک تصویر زیبا یا شنیدن جملات زیبای بعضی از کتابها مرا به رویاهای دور می برد.

آرزوهایی که حالا خواسته یا ناخواسته بخشی از زندگی من هستند. حالا اگر آرزوهای بزرگ تری داشتم حتما موفق تر بودم. «انسانهای بزرگ بزرگ می اندیشند» این جمله همیشه ذهن مرا پر می کند. ای کاش این فرصت را داشتم که کتاب های بیشتر و بهتری می خواندم. ای کاش می توانستم با زندگی نامه بزرگان جهان آشنا می شدم.

ای کاش به جای آن همه درس معلم هایم ما را با دنیای بزرگتر و رویاهای شگرف آشنا می کردند و به ما اطمینان می دادند که در هر کاری هر چند دشوار و دور از ذهن موفق خواهیم شد.

دنیای ما دنیای دکتر و مهندس پرور بود و مثلا هیچ کس فکر نمی کرد که بزرگان مد یا آشپزی یا ... در دنیا چه کسانی هستند؟ چه جایگاهی دارند؟ چگونه به اینجا رسیده اند و یا اصلا چه نقشی دارند؟

متاسفانه هنوز هم افسوس می خورم که دنیای کودکان بین صفحات خشک کتاب زندانی است و رویاهایشان فرصت پرواز ندارند. اما تا آنجا که ممکن است؛ سعی می کنم حداقل به فرزندانم کمک کنم که رویاهای بزرگ و تخیلاتی عمیق داشته باشند و معتقدم اگر بتوانم مادر خوبی باشم در کارم هم موفق می شوم،  اعتماد به نفس، جرات، شجاعت و جسارت مهمترین رمز پیروزی جوامع پیشرفته است. همه اینها در خدمت تفکرات بلند پروازانه ملت های بزرگ قرار دارد،  میوه فروشی را در نظر بگیرید که با صدای رسای خود و یا با بداهه سرایی نظر مردم را جلب می کند. آیا او نمی توانست یک خواننده یا شاعر موفق باشد و برای کشور افتخار بیافریند؟ چه چیزی جز عدم آگاهی مانع از پیشرفت او شده است؟

به کارتون های ژاپنی نگاه کنید، آبشار سرنوشت یا فوتبالیست ها؛ چه چیزی را به کودکان شان نشان می دهد؟

آرزوی رسیدن به قله های بلند ورزشی. آیا در واقعیت ژاپنی ها در والیبال و فوتبال از ایرانی ها یا سایر آسیایی ها موفق ترند؟ خیر؛ اما رویای رسیدن به آن را در دل کودکان شان می پرورانند.

قصه های زیبای قدیمی هم کم و بیش همین خاصیت را دارند. برای مثال ازدواج با پسر یا دختر پادشاه که تقریبا در تمام قصه های کهن جهان وجود دارد، استعاره از غلبه بر مشکلات است و نوید پیروزی و رسیدن به خواسته های دور و دراز را به کودکان می دهد.

البته موفقیت اتفاقی نیست و بعد از پرورش تخیل و دادن اعتماد به نفس به کودکان مهمترین چیز آموزش کودکان است. آموزشی شیرین و جذاب و تا حد امکان غیر مستقیم و از راه تفکر.

نوشتن داستان ها و کشیدن تصاویر انتزاعی برای کودکان جالب و قابل درک نیست، بر عکس نوجوانان. بهتر است که برای کودکان داستان های خیال انگیز با تصاویر زیبا منتشر شود. مثلا در یک روز زیبای بهاری که خورشید از پس ابرهای نقره ای سرک می کشید ....

تالیف کتاب های لطیف و خردمندانه ذوق زیبایی شناسی را در کودکان تقویت می کند و آنها را به هنر علاقمند می سازد. افراد هنرمند درک بهتری از جهان دارند و از زیبایی های آن بیشتر لذت می برند. اگر کتاب های هنری خاصی برای کودکان و نوجوانان تالیف شود تاثیر بسزایی در آینده آنها خواهد گذاشت.

 به آثاری که برای کتاب هایی که برای کودکان نوشتید اشاره بفرمایید و در ارتباط با محتوای و فرم هرکدام توضیح دهید؟

 کتاب هایی که تا کنون به چاپ رسیده اند؛ شش جلد ترجمه داستان های از وپ با نام های «عروسی موشی»، «خانم خورشید و باد»، «کلاغ تشنه»، «نصیحت خرس»، «ارزش دوستی» و «الاغ و گرگ» داستان این کتاب ها به روش نوین ادبی نوشته شده و بسیار گویا و جذاب هستند. نثر زیبا، سوالات و اندرزهای خوبی که از داستان بدست آمده؛ سبب شد که آنها را ترجمه و منتشر کنم.

تالیف سه جلد کتاب با عنوان «رنگین کمان» که در این کتاب ها سعی شده به روش غیر مستقیم و با استفاده از تفکر کودکان مطالب مختلف علمی و اخلاقی در قالب داستانک ها و پرسش ها به کودکان آموزش داده شود که امیدوارم موفق شده باشم.

آیا  برای کودکان کتابی در حال نوشتن دارید؟ در چه خصوصی است و چه زمانی شاهد چاپ آن هستیم؟

داستان های زیادی نوشته ام، چندین کتاب «آموزشی» و چند کتاب «علمی» را پیش نویس کرده ام، اما متاسفانه به دلیل مشغله های زندگی هنوز موفق به چاپ آنها نشده ام. یک مجموعه کتاب «آموزش زبان انگلیسی» به نو آموزان زبان کودک و نوجوان، مجموعه کتاب های پویا که آموزش «مفاهیم درسی» به کودکان پیش دبستانی تا دوم دبستان است، مجموعه داستان های آموزنده که برای سنین ۴ تا ۸ سال نوشته شده، مجموعه کتاب های داستانی و شناختی که برای کودکان یک تا ۴ سال نوشته شد و چندین داستان کوتاه برای نوجوانان، داستان های متعددی که برای کودک و نوجوان نوشته شده است و همچنین ترجمه چندین داستان که همگی موارد ذکر شده نیاز به بارها و بارها ویراستاری دارند تا به کتابی مورد قبول تبدیل شوند. اما فکر می کنم تابستان ۹۷ بتوانم کتاب های آموزش ریاضی را به چاپ برسانم.

چه اشخاص و یا عواملی شما را به سمت نوشتن و البته نوشتن برای کودکان سوق داد؟

 پدر و مادرم در دوران کودکی داستان های زیبایی برایم می گفتند و این اولین قدم برای خلق داستان در دوران دبستان شد. در دوران دانشگاه نوشته هایم را برای خواهر خواندم. او از نوشته هایم لذت می برد و مرا به ادامه نوشتن و چاپ آنها تشویق می کرد. در واقع خواهرم اولین و بهترین مشوق من بود. پس از آن همسر و فرزند بزرگم «سپهر»، مشوق من بودند. پسرم بسیار علاقمند و کنجکاوی است و درک بالایی از مسائل دارد.

او عاشق کتاب و دانستن بود. اولین بار چهار ماه داشت که برایش کتاب خواندم. به کتاب علاقه نشان می داد من هم مرتب برای او کتاب می خریدم و می خواندم. بعد ها در سن دو سالگی داستان هایی برایش می گفتم که شخصیت اصلی آنها «موری جون» بود. دو انگشتم را همانند شاخک های مورچه تکان می دادم و از زبان موری جون داستان هایی برای او می گفتم؛ سعی می کردم در طول روز زیاد به اشتباهاتش توجه نکنم و به اصطلاح گیر ندهم اما شب از زبان موری جون و دوستش ویزی جون در قالب داستان اشتباهش را به او گوش زد، می کردم و این کار تاثیر فوق العاده ای در تربیت او و البته پرورش ذهنش داشت. این تجربه برای من خیلی ارزشمند بود.

بعد از آن در سن چهار سالگی داستانهایی نوشته ام و آن ها را برایش می خواندم،   او به خوبی اشکالات مرا گوش زد می کرد. علاقه سپهر عزیزم به داستانهایم مهمترین مشوق من است. او هم اکنون یکی از ویراستاران کتابهایم است. مشوق بعدی من کتابهای خوب «انتشارات قدیانی» و مجموعه کتابهای «شیمو از نشر پنجره» بود. چرا که

خواندن آنها به من کمک زیادی در نوشتن کرد. دوستانی همچون خانم عباسی مدیر مسئول نشر کردگار مرا تشویق به اخذ مجوز نشر کرد و در چاپ اولین کتابم بسیار مرا یاری کرد و همچنین خانم فاطمه چراغپور که با صبر و محبت انجام امور گرافیکی کتاب را به من آموخت.

در ارتباط با عمده مشکلات حوزه نویسندگی کودک وجود دارد، بفرمایید؟

در ارتباط با مشکلات نویسندگی کودک زیاد نمی دانم ولی به نظرم گمنام بودن نویسندگان کودک در ایران و خوانده نشدن آثارشان یکی از مشکلات در این زمینه باشد. هجوم صدها جلد کتاب ترجمه شده از کشور های مختلف مجال دیده شدن نویسندگان خوب داخلی را نمی دهد.

ای کاش رسانه های جمعی به معرفی نویسندگان و آثارشان می پرداخت. خود من خیلی دنبال نویسندگان کودک و نوجوان می گردم و متوجه می شوم که خیلی از آثار خوب نویسندگان کشورمان ناشناخته هستند.

خودم را نویسنده نمی دانم ولی به عنوان کسی که سعی در نوشتن دارد؛ بسیار مایلم نظر خوانندگان کتاب هایم را بدانم تا اشکالات کارم را رفع کنم ولی ظاهرا کسی زحمت انتقاد را به خودش نمی دهد. از طرفی در اهواز مرجعی برای ویراستاری و اصلاح کتاب های کودک نداریم. گاهی در جلسات داستان انجمن قلم شهرزاد شرکت می کنم. گروه خوب و بسیار موفقی هستند و تا حد امکان در ویراستاری داستان هایم کمک می کنند اما تخصص آنها ادبیات بزرگسال است و در خوزستان مرجع تخصصی کتاب کودک نداریم.

وضعیت ادبیات ما، علی الخصوص ادبیات کودک و نوجوان ما را چگونه می بینید؟

به نظر وضعیت کتاب کودک نسبت به سایر حوزه های کتاب در کشور بهتر است. چه در زمینه تولید و چه در زمینه فروش، نویسندگان و ناشران کودک خوبی داریم و تلاش فراوان در این بخش می کنند. شاید اگر خوانندگان آگاه تری داشتیم؛ وضع بهتر می شد.

دو سال است که در نمایشگاه کتاب اهواز شرکت می کنم و از نزدیک می بینم عمده خریداران کتاب به قیمت آن بیش از هر چیز دیگری توجه می کنند و گویا زیاد به محتوای آن اهمیت نمی دهند؛ یا اینکه زیاد از محتوای کتاب ها اطلاع ندارند و یا ترجیح می دهند کتاب های ساده تر با سطح پایین تری برای فرزندانشان بخرند. در حالیکه کتاب های جایزه دار خریداران زیادی ندارد.  پیشنهاد می کنم در مورد جایزه های بزرگ ادبی جهان برای مخاطبانتان بنویسید تا در موقع خرید کتاب به خصوص برای نوجوانان دقت بیشتری داشته باشند.

به مخاطبان ما یک کتاب در حوزه ادبیات کودک معرفی کنید.

برای کودکان زیر ۴ سال مجموعه «کتابهای شیمو» از «نشر پنجره» و مجموعه داستان های «شهر آدم کوچول ها» از «نشر قدیانی» را معرفی کنم. همچنین به تازگی کتابی با نام «کنسرت آقای خرس» از «نشر پرتقال» خواندم که بسیار جالب بود. در کل کتابهای «نشر قدیانی»، «پرتقال» و «افق» را به خوانندگان گرامی پیشنهاد می کنم.

اما خواهشی که از بزرگ ترها دارم این است که حتی اگر فرزند شما خودش کتاب می خواند سعی کنید حداقل چند صفحه ای را با فرزندتان بخوانید تا هم از محتوای کتاب آگاه شوید و هم از اثری که بر فرزندتان دارد مطلع شوید؛ این موضوع بسیار جدی است.

در مورد نوجوانان به نظر می رسد آشنایی با تاریخ گذشته، آداب و رسوم و فرهنگ گذشتگان، تاریخ معاصر به شکلی خردمندانه و چرایی اتفاقات پیش آمده و با زندگی نامه بزرگان ایران و شهیدان سبب دلگرمی آنان به آینده خودشان در کشور و آشتی آنان با فرهنگ ایرانی اسلامی و مانع از گرایش به آداب منحط می شود. همچنین تالیف کتاب های جدی در مورد هنر و ادبیات می تواند روح لطیف نوجوانان را صیقل دهد و در نهایت نسلی با توجه تر و فرهیخته به بار آورد.

نویسندگان خوبی مانند «شکوه قاسم نیا»، «سرورکتبی»، «لاله جعفری»، «ناصر کشاورز» و ... همگی کتاب های زیادی برای کودکان نوشته و ترجمه کرده اند؛ برای نوجوانان کتاب های خوب انتشارات «افق»، «پرتقال» و «قدیانی» پیشنهاد می شود. البته عمده این کتاب ها ترجمه هستند.

از رسانه بخصوص صدا وسیما خواهش می کنم کتاب های نویسندگان ایران را به ویژه در حوزه کودک و نوجوان معرفی کنند یا فرصتی برای نقد آثارشان مهیا سازند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.